کلمه جو
صفحه اصلی

فرنداذ

لغت نامه دهخدا

فرنداذ. [ ف ِ رِ ] (اِخ ) نام دو ریگستان بسیار طویل در دهناء. (معجم البلدان ).


فرنداذ. [ ف ِ رِ ] ( اِخ ) کوهی است در ناحیه دهناء و در مقابلش یک کوه دیگر است که آن دو را فرنداذان گویند. ( از معجم البلدان ) ( از منتهی الارب ).

فرنداذ. [ ف ِ رِ ] ( اِخ ) نام دو ریگستان بسیار طویل در دهناء. ( معجم البلدان ).

فرنداذ. [ ف ِ رِ ] (اِخ ) کوهی است در ناحیه ٔ دهناء و در مقابلش یک کوه دیگر است که آن دو را فرنداذان گویند. (از معجم البلدان ) (از منتهی الارب ).



کلمات دیگر: