کلمه جو
صفحه اصلی

گز و نیم گز کرد

لغت نامه دهخدا

گز و نیم گز کردن.[ گ َ زُ گ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) چیزی را پیمودن به گز. چیزی را اندازه گرفتن. گز کردن. رجوع به گز شود.


کلمات دیگر: