کلمه جو
صفحه اصلی

جردبیل

لغت نامه دهخدا

جردبیل. [ ج َ دَ ] ( ع اِ ) به معنی جردبان است یعنی گرده بان و نگهبان نان. ( منتهی الارب ). لغتی است در جردبان. ( ازمتن اللغة ). رجوع به جردبان شود.

جردبیل. [ ج ِ دِ ] ( معرب ، اِ ) معرب گردبیل و آن کفچه گونه ای است :
اذاماکنت فی قوم شهاوی
فلا تجعل شمالک جردبیلا.
غنوی.
و شهاوی شدید الاشتهاء به اکل باشد و ارباب لغت در کلمه جردبیل بغلط رفته اند. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به جردبان شود.

جردبیل . [ ج َ دَ ] (ع اِ) به معنی جردبان است یعنی گرده بان و نگهبان نان . (منتهی الارب ). لغتی است در جردبان . (ازمتن اللغة). رجوع به جردبان شود.


جردبیل . [ ج ِ دِ ] (معرب ، اِ) معرب گردبیل و آن کفچه گونه ای است :
اذاماکنت فی قوم شهاوی
فلا تجعل شمالک جردبیلا.

غنوی .


و شهاوی شدید الاشتهاء به اکل باشد و ارباب لغت در کلمه ٔ جردبیل بغلط رفته اند. (یادداشت مؤلف ). رجوع به جردبان شود.


کلمات دیگر: