کلمه جو
صفحه اصلی

گرکه

لغت نامه دهخدا

گرکه. [ ] ( اِخ ) اسم طایفه ای از ایلات کرد ایران است که تقریباً 100 تن میشوند و در کلیائی و سنقر سکونت دارند. رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ص 59 شود.

دانشنامه عمومی

گرکه نوعی محلی از میوه خربزه است که در ایران تنها در مناطق کردنشین کشت می شود. گرکه به صورت دیم کاری و آبی کشت می گردد، که نوع دیمی آن از طعم و رنگ و بوی خاصی برخوردار است که در نوع آبی آن این خواص کمتر دیده می شود. طعم این میوه شیرین و ترش بوده و به مراتب از خربزه خوش طعم و خوش بو تر است. میوه گرکه تنها در تابستان (مرداد-شهریور) برداشت شده و تنها در این فصل موجود است. این میوه از حیث اندازه و رنگ و طعم با گرمک متفاوت است.
یکی از ویژگی های این میوه، رنگ و اندازه های متفاوت آن است که هیچ یک یک رنگ و یک اندازه نیستند. میوه فصلی گرکه عمدتاً در شهرهای کردنشین جنوب استان آذربایجان غربی و استان کردستان و بخشی از استان کرمانشاه کاشته می شود.


کلمات دیگر: