کلمه جو
صفحه اصلی

متانخه

لغت نامه دهخدا

متانخة. [ م ُ ن َ خ َ ] (ع مص ) بر پای داشتن در جنگ . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ذیل اقرب الموارد). تانخه فی الحرب متانخة؛ بر پای داشت او را در جنگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).


( متانخة ) متانخة. [ م ُ ن َ خ َ ] ( ع مص ) بر پای داشتن در جنگ. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ذیل اقرب الموارد ). تانخه فی الحرب متانخة؛ بر پای داشت او را در جنگ. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: