کلمه جو
صفحه اصلی

چلوس

پیشنهاد کاربران

آویزان کسی شدن. خود راتحمیل کردن

چاپلوس، کثیف

چاله به کردن انگور برای ابگیری

آویزان بودن کثیف

یا چولوس. هیزم نیم سوخته در گویش کازرونی ( ع. ش )

حرف چ با ضمه و حرف س ساکن.
به معنای خیلی لاغر و تکیده و نیمه جان.
با معنای چولوس در گویش کازرونی نزدیک است.
از واژه های متروک در برخی روستاهای فارس در منطقه شهر استخر باستانی.

چُلوس = تیکه ای چوب و یا هیزم که آتش زده باشند و در گذشته های دور که کبریت کمتر در دسترس عشایر و روستائیان ایران بوده، برای روشن کردن چادرها و یا خانه های روستایی بعضا به وسیله چوبی که آتش زده می شده و از همسایه ها میگرفتند، برای روشن کردن اجاق خود از این وسیله استفاده میکردند. چوبی را آتش میزدند و از چادر و یا منزل همسایه به منزل خود منتقل میکردند و به وسیله آن چراغهای منزل و یا هیزمهایی که در اجاق داشته اند را روشن میکردند و به آن چُلوس می گفتند. این اصطلاح در عشایر استان فارس و از جمله ایلات عرب خمسه کاربرد دارد.

البته علاوه بر تعاریف دوستان و از جمله تیکه ای از هیزم و با چوب آتش گرفته که بحث شد، به انسان لاغر اندام هم می گویند. مثل چلوس لاغر شده .

نشتن


کلمات دیگر: