کلمه جو
صفحه اصلی

برافتاب

فرهنگ فارسی

( بر آفتاب ) دهی از دهستان طارم بخش سعادت آباد شهرستان بندر عباس است .

لغت نامه دهخدا

( برآفتاب ) برآفتاب. [ ب َ ] ( اِ مرکب ) آفتاب رو. مَشرَقه. مقابل نسار و نسر. ( یادداشت مؤلف ). || برِ آفتاب ؛ رو به آفتاب.

برآفتاب. [ ب َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان چمچال بخش صحنه شهرستان کرمانشاه است که 100 تن سکنه دارد. ( از فرهنگجغرافیایی ایران ج 5 ).

برآفتاب. [ ب َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان آسمان آباد بخش شیروان چرداول شهرستان ایلام است که 200 تن سکنه دارد. ( از فرهنگجغرافیایی ایران ج 5 ).

برآفتاب. [ ب َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان پیداود ( سرکج ) بخش جانکی گرم سیر شهرستان اهواز است که 250 تن سکنه دارد. ( از فرهنگجغرافیایی ایران ج 6 ).

برآفتاب. [ ب َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان سماق بخش چگنی شهرستان خرم آباد است که 240 تن سکنه دارد. ( از فرهنگجغرافیایی ایران ج 6 ).

برآفتاب. [ ب َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان زز و ماهرو بخش الیگودرز شهرستان بروجرد است که 138 تن سکنه دارد. ( از فرهنگجغرافیایی ایران ج 6 ).

برآفتاب. [ ب َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد است که 120 تن سکنه دارد. ( از فرهنگجغرافیایی ایران ج 6 ).

برآفتاب. [ ب َ ] ( اِخ ) دهی ازدهستان طارم بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس است که 136 تن سکنه دارد. ( از فرهنگجغرافیایی ایران ج 8 ).

دانشنامه عمومی

برآفتآب (حاجی آباد). برآفتآب (حاجی آباد)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان حاجی آباد در استان هرمزگان ایران است.
این روستا در دهستان طارم قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۷۲ نفر (۱۱۸خانوار) بوده است.

دانشنامه آزاد فارسی

برآفتاب. بَرآفتاب
رشته کوهی در استان فارس، شهرستان اقلید. از ۳۹کیلومتری جنوب غربی اقلید شروع می شود و به طول ۴۰ کیلومتر امتداد می یابد. ارتفاع بلندترین قلّۀ آن، با همین نام، ۳,۵۱۴ متر است. رودخانۀ لاسیاه از دامنۀ جنوبی آن سرچشمه می گیرد و کویر کافتر در شمال آن قرار دارد. جنگل های بلوط بخشی از این رشته کوه را پوشانده اند.

پیشنهاد کاربران

بر آفتاب *بر فتان. برافتو*در زبان لری بختیاری به ( بر::روبرو
. . جایی روبروی آفتاب. جایی آفتاب گیر )
طایفه بر آفتاب در ایلام

روستای برفتان در بخش
کمالان شهر علی آباد کتول
محل سکونت طایفه پلنگ

طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ
فرزندان خلیل خان ایل بیگی بختیاروند پسر جهانگیر خان بختیاروند معروف طهماسب قلی

ساکن
مسجدسلیمان در دهستان زیلایی *جهانگیری*. جهانگیر ی
شمالی در مسجدسلیمان . لالی. شوشتر. گتوند. اهواز.
کوهرنگ. شهرکرد. هارونی
. فارسان. فریدونشهر. فولاد شهر. زرین شهر. اصفهان
کرج. تهران. یزدان شهر

تیره زیلایی رستمی در طایفه صفی خانی در ایل قشقایی

طایفه خلیلی در ده صوفی شهمیرزاد سمنان

طایفه صفی خلیلی در صیدون
باغملک
طایفه خلیلی در خلیل شهر

برآفتاب *برافتو*روستای در بخش آب ماهیک لالی
محل سکونت ایل منجزی




کلمات دیگر: