پاکبازی
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
پاکبازی
پاکبازی
پاکبازی
فرهنگ فارسی
عمل پاکباز ۱- عمل آن کسی که هر چه دارد در قمار و عشق یا در هواهای دیگر دهد و از ناداشت نیندیشد . ۲- عشق پاک عشقی که با هوای نفس آمیخته نباشد .
فرهنگ معین
(حامص . ) وارستگی ، از خود گذشتگی .
لغت نامه دهخدا
پاکبازی. ( حامص مرکب ) عمل آنکس که هرچه دارد در قمار و عشق و یا در هواهای دیگر دهد و از ناداشت نیندیشد :
پاکبازی دوست داری در سخا با دوستان
بر دل صافی زنی چون پیر صافی با مرید.
آن کسی آسان رود کاین شیشه در بارش نباشد.
- پاکبازی کردن ؛ پاک باختن :
جان شیرین بر بساط عاشقی بی تلخئی
در هوای مهر جانان پاکبازی کن بباز.
پاکبازی دوست داری در سخا با دوستان
بر دل صافی زنی چون پیر صافی با مرید.
سوزنی.
عشق و مستوری بهم دورند و راه پاکبازی آن کسی آسان رود کاین شیشه در بارش نباشد.
اوحدی ( کلیات چ سعید نفیسی ص 164 ).
|| عشق پاک ؛ عشقی که به شائبه هوای نفس مشوب نباشد.- پاکبازی کردن ؛ پاک باختن :
جان شیرین بر بساط عاشقی بی تلخئی
در هوای مهر جانان پاکبازی کن بباز.
سنائی.
فرهنگ عمید
۱. پاک باختن در قمار.
۲. پاک باختن همه چیز در راه عشق.
۳. وارستگی.
۴. ازخودگذشتگی.
۲. پاک باختن همه چیز در راه عشق.
۳. وارستگی.
۴. ازخودگذشتگی.
کلمات دیگر: