پاک نژاد. [ ن ِ ] ( ص مرکب ) پاک گوهر. پاک گهر. اصیل. پاکزاد. نجیب. ممحوض النسب. خالص نسب : پادشاهی گذشت پاک نژاد پادشاهی نشست فرخ زاد گر برفت آن ملک بما بگذاشت پادشاهی کریم و پاک نژاد.
فرخی.
پاکیزه دین و پاک نژاد و بزرگ عفو نیکودل و ستوده خصال و نکوشیم.
فرخی.
خواجه سید ستوده هنر خواجه پاک طبع پاک نژاد.
فرخی.
فرهنگ عمید
پاک گوهر، پاک زاد، نجیب، اصیل.
دانشنامه عمومی
شکرالله پاک نژاد، از زندانیان سیاسی پیش از انقلاب رضا پاک نژاد، پزشک و نویسنده ایرانی و نماینده مجلس بلوار پاک نژاد، یکی از بلوارهای تهران به نام رضا پاکنژاد