کلمه جو
صفحه اصلی

پاوند

فارسی به انگلیسی

bonds, shackle


مترادف و متضاد

pound (اسم)
ضربت، اغل، پاوند، لیره، استخر یا حوض اب، واحد مسکوک طلای انگلیسی، اغل حیوانات گمشده و ضاله

فرهنگ فارسی

( اسم ) بندی که برپای گناهکار و مجرم نهند پابند کند کنده .

فرهنگ معین

(وَ ) (اِمر. ) بندی که بر پای گنهکار و مجرم نهند.

لغت نامه دهخدا

پاوند. [ وَ ] ( اِ مرکب ) بندی که بر پای نهند. بندی باشد که در پای گناهکاران و مجرمان گذارند. ( برهان ). مطلق بندی که بر پای گناهکاران نهند و پابند مغیر آن است نه لغتی در آن. ( رشیدی ). پابند. کند. کنده. زنجیر. زاولانه : ایزد ما را و شما را نگاهدارد از غلها و باوندهای جهل و نادانی. ( کشف اِ ) :
عدو را از تو بهره غل و پاوند
ولی را از تو بهره تاج و پرگر.
دقیقی.

فرهنگ عمید

= پابند

پابند#NAME?


گویش مازنی

/paa vand/ پای بند - منطقه ای در بهشهر

۱پای بند ۲منطقه ای در بهشهر


پیشنهاد کاربران

نام تحت اللفظی روستایی در هزارجریب بهشهر که رسما پابند میباشد اما تلفظ میشود پاوند. این طایفه بزرگ شامل چند خاندان بزرگ از جمله جباری ، شعبانی ، اسدی و. . . میباشد که در شهر های گرگان ، بهشهر ، نکا ، گلوگاه ، کردکوی و در اکثر نقاط شرق مازندران و غرب گلستان ساکن هستند.


کلمات دیگر: