کلمه جو
صفحه اصلی

پایه زدن

مترادف و متضاد

base (فعل)
بنیان نهادن، مبنا قرار دادن، پایه زدن

found (فعل)
پایه زدن، ریختن، قالب کردن، ساختن، ساختمان کردن، تشکیل دادن، تاسیس کردن، بر پا کردن، بنیاد نهادن، ذوب کردن، قالب ریزی کردن


کلمات دیگر: