اتشگیر
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
قابل للاشتعال
مترادف و متضاد
تند، شعله ور، محترق، اتشگیر، التهاب پذیر
قابل اشتعال، قابل سوختن، اتشگیر
قابل اشتعال، اتشگیر، قیروار، قیردار، زفت دار
اتشگیر، محترق شونده، غرش کننده
اتشگیر، محترق شونده، غرش کننده
فرهنگ فارسی
( آتشگیر ) ( اسم ) ( نانوایی ) آتش انداز .
( آتش گیر ) آتش انداز
( آتش گیر ) آتش انداز
لغت نامه دهخدا
( آتش گیر ) آتش گیر. [ ت َ ] ( نف مرکب ) آتش انداز ( در نانوائی ).
گویش مازنی
( آتش گیر ) /aatesh gir/ وسیله ای فلزی شبیه خاک انداز که با آن آتش را جابجا نمایند
کلمات دیگر: