کلمه جو
صفحه اصلی

پاستا

مترادف و متضاد

pasta (اسم)
پاستا

فرهنگ فارسی

مغنیه ایتالیایی

لغت نامه دهخدا

پاستا. ( اِخ ) ژیودیتا. مغنیه ایتالیائی. مولد بسال 1798م.1212/ هَ. ق. در شهر کُم و وفات در سنه 1865م.1281/ هَ. ق.

دانشنامه عمومی

پاستا یا خمیراک (به ایتالیایی: Pasta) به معنی خمیر، یک اصطلاح عمومی برای گونه های مختلف ایتالیایی رشته فرنگی (نودل)، درست شده از خمیر آرد، آب یا تخم مرغ است. پاستا حدوداً به ۳۵۰ شکل مختلف موجود است.
ماکارونی
اسپاگتی
کامپانل
چند شکل معروف پاستا اسپاگتی، ماکارونی، فوسیلی و لازانیا (به صورت ورقه ای) هستند.
در ایران واژه ماکارونی به صورت گسترده برای اسپاگتی، لازانیا و ... به کار می رود.


کلمات دیگر: