press (فعل)ازدحام کردن، فشردن، چلاندن، فشار اوردن، فشار دادن، اتو زدن، پرس کردن، فشار وارد اوردن بر، وارد اوردنiron (فعل)اتو کردن، اتو زدن، اهن پوش کردن، اتو کشیدن