کلمه جو
صفحه اصلی

با خوراک بازی کردن

مترادف و متضاد

piddle (فعل)
کار بیهوده کردن، وقت گذراندن، بناز چیز خوردن، با خوراک بازی کردن، جیش کردن


کلمات دیگر: