short circuit
اتصالی
فارسی به انگلیسی
junctional
مترادف و متضاد
پیوسته، متصل شده، ربطی، هم چسب، اتصالی، بسط داده شده
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - پیوسته مداوم علی الدوام . ۲ - پیوستگی و چسبندگی شئ هادی در مسیر الکتریسیته .
فرهنگ معین
( ~. ) [ ع - فا. ] (ص نسب . ) ۱ - پیوسته ، مداوم . ۲ - پیوستگی و چسبیدگی شی ء هادی در مسیر الکتریسته .
کلمات دیگر: