کلمه جو
صفحه اصلی

پاک کرده

فارسی به انگلیسی

drawn

مترادف و متضاد

picked (صفت)
پوست کنده، خاردار، نوک تیز، نوک دار، عمدی، لخت، برگزیده، انتخاب شده، پاک کرده، کلنگ خورده

فرهنگ عمید

ویژگی چیزی که چرک و آلودگی یا آشغال و نخالۀ آن از میان برده شده.


کلمات دیگر: