کلمه جو
صفحه اصلی

پایین اوردن

فارسی به انگلیسی

down, lower, reduce

فارسی به عربی

اغلق , اوطا

مترادف و متضاد

bate (فعل)
تخفیف دادن، خرد ساختن، کم کردن، دلیل و برهان اوردن، نگهداشتن، پایین اوردن، بال زدن بطرف پایین، خیساندن

shut (فعل)
بستن، مسدود کردن، پایین اوردن، بسته شدن، تعطیل کردن، تعطیل شدن، برهم نهادن، جوش دادن

lower (فعل)
خرد شدن، تخفیف دادن، فروکش کردن، پایین اوردن، تنزل دادن، کاستن از، اخم کردن

pull down (فعل)
تخفیف دادن، کاستن، پایین اوردن، خراب کردن، دریافت کردن

disrate (فعل)
پست کردن، پایین اوردن، تقلیل رتبه دادن

فرهنگ فارسی

( پایین آوردن ) ( مصدر ) فرود آوردن بزیر آوردن هبوط دادن هابط کردن .


کلمات دیگر: