( مصدر ) قطره زدن : ندارد آن درازی ره که سالک قطره بردارد - فضای هر دو عالم گرد راه نیم گام اینجا .
قطره برداشتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
قطره برداشتن. [ ق َ رَ / رِ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) قطره زدن. ( آنندراج ). تند رفتن :
ندارد آن درازی ره که سالک قطره بردارد
فضای هر دو عالم کرد راه نیم گام اینجا.
ندارد آن درازی ره که سالک قطره بردارد
فضای هر دو عالم کرد راه نیم گام اینجا.
نورالدین ظهوری ( از آنندراج ).
رجوع به قطره زدن شود.کلمات دیگر: