رفتاری به ضعف و سستی
فنجلی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فنجلی . [ ف َ ج َ لا ] (ع اِمص ) رفتاری سست با نرمی و فروهشتگی . (منتهی الارب ). رفتارضعیف . (اقرب الموارد). فنجلة. رجوع به فنجلة شود.
فنجلی . [ف َ ج َ لی ی ] (ع اِمص ) رفتاری به ضعف و سستی . (منتهی الارب ). در اقرب الموارد به الف مقصور است نه یاء.
فنجلی. [ ف َ ج َ لا ] ( ع اِمص ) رفتاری سست با نرمی و فروهشتگی. ( منتهی الارب ). رفتارضعیف. ( اقرب الموارد ). فنجلة. رجوع به فنجلة شود.
فنجلی. [ف َ ج َ لی ی ] ( ع اِمص ) رفتاری به ضعف و سستی. ( منتهی الارب ). در اقرب الموارد به الف مقصور است نه یاء.
فنجلی. [ف َ ج َ لی ی ] ( ع اِمص ) رفتاری به ضعف و سستی. ( منتهی الارب ). در اقرب الموارد به الف مقصور است نه یاء.
کلمات دیگر: