( قعالة ) قعالة. [ ق ُ ل َ ] ( ع اِ ) یکی قعال. ( اقرب الموارد ). رجوع به قعال شود. شکوفه انگور و مانند آن ، یا آنچه از گلش بیفتد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || پشم ریزان از شتر. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
قعاله
لغت نامه دهخدا
قعالة. [ ق ُ ل َ ] (ع اِ) یکی قعال . (اقرب الموارد). رجوع به قعال شود. شکوفه ٔ انگور و مانند آن ، یا آنچه از گلش بیفتد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || پشم ریزان از شتر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
کلمات دیگر: