کلمه جو
صفحه اصلی

لکاک

لغت نامه دهخدا

لکاک. [ ل ِ] ( ع اِ ) انبوهی. || ( ص ) شتر ماده سخت گوشت. ج ، لک ، لِکاک ( علی لفظ الواحد ). ( منتهی الارب ).

لکاک. [ ل ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ لکاک ( علی لفظ الواحد ). || ج ِ لیک. ( منتهی الارب ).

لکاک. [ ل ِ ] ( اِخ ) موضعی است به دیار بنی عامر مربنی نمر را و بدانجا باغی باشد. ( از معجم البلدان ).

لکاک . [ ل ِ ] (اِخ ) موضعی است به دیار بنی عامر مربنی نمر را و بدانجا باغی باشد. (از معجم البلدان ).


لکاک . [ ل ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ لکاک (علی لفظ الواحد). || ج ِ لیک . (منتهی الارب ).


لکاک . [ ل ِ] (ع اِ) انبوهی . || (ص ) شتر ماده ٔ سخت گوشت . ج ، لک ، لِکاک (علی لفظ الواحد). (منتهی الارب ).


دانشنامه عمومی

لکاک (به انگلیسی: Lacock) یک روستا و محله مدنی در بریتانیا است که در Wiltshire واقع شده است. لکاک ۱٬۱۵۹ نفر جمعیت دارد.
Wiltshire
ST915685


کلمات دیگر: