کلمه جو
صفحه اصلی

قعره

لغت نامه دهخدا

قعرة. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دههای یمن و در ناحیه ٔ ذمار واقع است . (معجم البلدان ).


قعرة. [ ق َ رَ ] (ع اِ) اسم است چیزی را که ته کاسه را پوشد. (اقرب الموارد). آنچه در تک کاسه و مانندآن باشد. || گوی شکافته در زمین برابر. (منتهی الارب ). جوبة تنجاب من الارض . (اقرب الموارد).


( قعرة ) قعرة. [ ق َ رَ ] ( ع اِ ) اسم است چیزی را که ته کاسه را پوشد. ( اقرب الموارد ). آنچه در تک کاسه و مانندآن باشد. || گوی شکافته در زمین برابر. ( منتهی الارب ). جوبة تنجاب من الارض. ( اقرب الموارد ).

قعرة. [ ق ُ رَ ] ( ع اِ ) لغتی است در قَعْرة. ( اقرب الموارد ). رجوع به قعرة شود. || زمین پست و هموار. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

قعرة. [ ق َ ع ِ رَ ] ( ع ص ) ( قصعة... ) کاسه که در وی چیزی به قدر پوشش تک باشد. ( منتهی الارب ). قَعْری ̍. ( اقرب الموارد ). رجوع به قَعْری ̍ شود. || امراءة قعرة؛ زن در شهوت ، یا آنکه شهوتش در تک فرج باشد، یا آنکه مبالغه خواهد در جماع. ( منتهی الارب ).

قعرة. [ ق َ رَ ] ( اِخ ) دهی است از دههای یمن و در ناحیه ذمار واقع است. ( معجم البلدان ).

قعرة. [ ق َ ع ِ رَ ] (ع ص ) (قصعة...) کاسه که در وی چیزی به قدر پوشش تک باشد. (منتهی الارب ). قَعْری ̍. (اقرب الموارد). رجوع به قَعْری ̍ شود. || امراءة قعرة؛ زن در شهوت ، یا آنکه شهوتش در تک فرج باشد، یا آنکه مبالغه خواهد در جماع . (منتهی الارب ).


قعرة. [ ق ُ رَ ] (ع اِ) لغتی است در قَعْرة. (اقرب الموارد). رجوع به قعرة شود. || زمین پست و هموار. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).



کلمات دیگر: