( اسم ) پرده ایست از موسیقی که شعب. بلندی آن مقام راست و شعب. پستی آن مرتفع است .
نام یکی از دهستانهای دو گانه بخش سنجید شهرستان هرو آباد
گنجگاه . [ گ َ ] (اِ مرکب ) بر وزن و معنی پنجگاه است که شعبه ٔ بلندی مقام راست و شعبه ٔ پستی آن مبرقع است . (برهان ) (آنندراج ).
گنجگاه . [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گنجگاه بخش سنجید شهرستان هروآباد که در 8هزارگزی باختر مرکز (کیوی ) و 2 هزارگزی راه شوسه ٔ هروآباد به اردبیل واقع شده است . هوای آن گرم و سکنه اش 590 تن است . آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن ارابه رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
گنجگاه . [ گ َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای دوگانه ٔ بخش سنجید شهرستان هروآباد که در باختر بخش واقع و از شمال به دهستان کیوی ، از جنوب به بخش کاغذکنان و دهستان خورش رستم ، از خاور به دهستان خان اندبیل و از باختر به دهستان گرم محدود میباشد. هوای آن مایل به گرمی و آب قرای دهستان از چشمه سارها و رودخانه های محلی تأمین میشود. محصولات عمده ٔ آن غلات و حبوبات میباشد. دهستان از 57 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و سکنه ٔ آن در حدود 14060 تن است . قرای مهمش عبارتند از: آغ باش ، پرگو، گنجگاه (مرکز دهستان )، هریس ، رزج آباد، شیرج آباد و سنجید. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).