کلمه جو
صفحه اصلی

قعدد

لغت نامه دهخدا

قعدد. [ ق ُ دُ ] ( ع ص ) رجل قعدد؛ مرد قریب پدران به جانب جد اکبر. ( منتهی الارب ). القریب الاَّباء من الجد الاعلی. ( اقرب الموارد ). || بعید پدران به جانب جد اکبر. از لغات اضداد است. ( منتهی الارب ). البعیدالآباء منه ( ضد ). ( اقرب الموارد ). || مرد بددل ناکس بازایستاده از مکارم اخلاق خوار و حقیر. ( منتهی الارب ). الجبان اللئیم القاعد عن المکارم. ( اقرب الموارد ). || گمنام. ( منتهی الارب ). الخامل. ( اقرب الموارد ).

قعدد. [ ق ُ دَ ] ( ع ص ) مرد قریب پدران به جانب جد اکبر. || مرد بعید پدران به جانب جد اکبر. از اضداد است. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ). رجوع به قُعْدُد شود.

قعدد. [ ق ُ دُ ] ( اِخ ) عبدالصمدبن علی بن عبداﷲبن عباس. ( منتهی الارب ).

قعدد. [ ق ُ دَ ] (ع ص ) مرد قریب پدران به جانب جد اکبر. || مرد بعید پدران به جانب جد اکبر. از اضداد است . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). رجوع به قُعْدُد شود.


قعدد. [ ق ُ دُ ] (اِخ ) عبدالصمدبن علی بن عبداﷲبن عباس . (منتهی الارب ).


قعدد. [ ق ُ دُ ] (ع ص ) رجل قعدد؛ مرد قریب پدران به جانب جد اکبر. (منتهی الارب ). القریب الاَّباء من الجد الاعلی . (اقرب الموارد). || بعید پدران به جانب جد اکبر. از لغات اضداد است . (منتهی الارب ). البعیدالآباء منه (ضد). (اقرب الموارد). || مرد بددل ناکس بازایستاده از مکارم اخلاق خوار و حقیر. (منتهی الارب ). الجبان اللئیم القاعد عن المکارم . (اقرب الموارد). || گمنام . (منتهی الارب ). الخامل . (اقرب الموارد).



کلمات دیگر: