فنوک.[ ف ُ ] ( ع مص ) جای گرفتن و اقامت کردن در جایی. ( ازاقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || مواظبت بر کاری. ( از اقرب الموارد ). || همیشگی نمودن بر چیزی. || دروغ بربافتن. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || ستیهیدن. ( منتهی الارب ). لج کردن. ( از اقرب الموارد ). || بی باک گردیدن جاریه. || پیوسته خوردن طعام وبازنماندن و ننگ نداشتن. || درآمدن در کار. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به فنک شود.
فنوک
لغت نامه دهخدا
دانشنامه عمومی
ساخت
مهندسی رباتیک
شرکت فانوک (/fænʊk/) که در کشور ژاپن قرار داد یک گروه از شرکت های است که به شرکت های فانوک آمریکا (Fanuc America Corporation) و شرکت (FANUC Robotics Europe SA) که در لوکزامبورگ واقع شده است تعلق دارد.
$ 5.302 billion دلار آمریکا (سال مالی ۲۰۱۲)
$ 1.966 billion دلار آمریکا (سال مالی ۲۰۱۲)
مهندسی رباتیک
شرکت فانوک (/fænʊk/) که در کشور ژاپن قرار داد یک گروه از شرکت های است که به شرکت های فانوک آمریکا (Fanuc America Corporation) و شرکت (FANUC Robotics Europe SA) که در لوکزامبورگ واقع شده است تعلق دارد.
$ 5.302 billion دلار آمریکا (سال مالی ۲۰۱۲)
$ 1.966 billion دلار آمریکا (سال مالی ۲۰۱۲)
wiki: فنوک
کلمات دیگر: