قطربة. [ ق َ رَ ب َ ] (ع مص ) شتابی کردن . || بر زمین افکندن کسی را. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
قطربه
لغت نامه دهخدا
( قطربة ) قطربة. [ ق َ رَ ب َ ] ( ع مص ) شتابی کردن. || بر زمین افکندن کسی را. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).
کلمات دیگر:
قطربة. [ ق َ رَ ب َ ] (ع مص ) شتابی کردن . || بر زمین افکندن کسی را. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).