putrescent, rotten
گند و مند
فارسی به انگلیسی
putrescent
فرهنگ فارسی
خراب فاسد معیوب : هر جا که گند و مند است مال من دردمند است .
لغت نامه دهخدا
گند و مند. [ گ َ دُ م َ ] ( ص مرکب ، از اتباع ) هر چیز خراب و فاسد و معیوب.
- امثال :
هر جا که گند و مند است ، مال من دردمند است . ( امثال و حکم دهخدا ج 4 ص 1913 ).
- امثال :
هر جا که گند و مند است ، مال من دردمند است . ( امثال و حکم دهخدا ج 4 ص 1913 ).
کلمات دیگر: