کلمه جو
صفحه اصلی

باسترک

فارسی به انگلیسی

thrush


فارسی به عربی

دج

مترادف و متضاد

thrush (اسم)
طرقه، برفک، باسترک

throstle (اسم)
باسترک، دستگاه پشم ریسی

لغت نامه دهخدا

باسترک. [ ت َ رَ ] ( اِ ) نوعی از سار. ( ناظم الاطباء ). مرغی است. ( یادداشت مؤلف ). به ترکی صغرجق. ( فرهنگ شعوری ) :
در دست غمت را ( کذا؟ ) شده ام آنچنان زبون
در پنجه شاهین فتاده چو باسترک ( ؟ ).
میرنظمی ( از شعوری ).

دانشنامه عمومی

باسترک(نام علمی: Monticola saxatilis) نام یک گونه از تیره مگس گیران است.

پیشنهاد کاربران

1 صغرچن ( 2 چیغیرچن ) نه صغرجق !! در ترکی تلفظهای یک و دو میباشد و به اشتباه صغرجق نوشته شده. با تشکر


کلمات دیگر: