صفحه اصلی
نامطلوبی
بستن
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مترادف و متضاد
undesirability
(اسم)
نامطلوبی
فرهنگ فارسی
۱ - طلب نشدن . ۲ - ناپسندبودن نامقبولی .
لغت نامه دهخدا
نامطلوبی. [ م َ ] ( حامص مرکب ) نامقبولی. مطلوب نبودن. صفت نامطلوب. رجوع به نامطلوب شود.
کلمات دیگر: