کلمه جو
صفحه اصلی

اختراعی

فارسی به انگلیسی

made-up

فارسی به عربی

مخترع

مترادف و متضاد

inventive (صفت)
مبتکر، اختراعی، اختراع کننده

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به اختراع . ۱ - نو پدید آورده نو ساخته ابداعی . ۲ - من در آوردی پیش خودی .

لغت نامه دهخدا

اختراعی. [ اِ ت ِ ] ( ص نسبی ) من درآوردی. من عندی. پیش خودی.


کلمات دیگر: