کلمه جو
صفحه اصلی

اختفاء


برابر پارسی : پنهان شدن، پنهان کردن، ناپدیدگی، نهفتگ، نهفتن

فارسی به عربی

سریة

عربی به فارسی

ناپديدي , ناپيدا شدن , نامرءي شدن


مترادف و متضاد

subterfuge (اسم)
بهانه، گریز، طفره، طفره روی، اختفاء، عذر، طفره زنی

concealment (اسم)
اختفاء، پنهانی، پنهان بودن

privacy (اسم)
اختفاء، پنهانی، تنهایی، پوشیدگی، خلوت

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص ل . ) پنهان شدن ، پنهان گشتن .

لغت نامه دهخدا

اختفاء. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) نهان گردیدن. پوشیده گردیدن. پنهان شدن. استتار. تواری : عبدالملک از غصه آن حیلت و محنت این علت بی سامان شد و جز گریختن و دست در دامن اختفا آویختن چاره ندانست. ( ترجمه تاریخ یمینی ). || اختفاء چیزی ؛ بیرون آوردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). آشکار کردن. || پنهان کشتن کسی را که کسی نداند: اختفی دمه.

دانشنامه عمومی

اختفاء (ستاره شناسی). اختفا یا غیبت رویدادی در اخترشناسی است که هنگامی رخ می دهد که یک شی توسط شی در حال عبور دیگری، از دید بیننده پنهان شود. همچنین در هر موقعیتی که در آن، یک شی در ناحیه های «پیش زمینه»، از نمایش یک شی در «پس زمینه» جلوگیری کند. در این مفهوم کلی، غیبت آنچه که ناپدیدشده تنها از صحنهٔ بصری و مشاهده شدن مورد گفتگو است. مانند غیبت هواپیمای در حال پرواز با ارتفاع کم در پشت پیش زمینه ها، و تصویرها بر صفحهٔ کامپیوتر.
هرگاه از دید یک ناظر، یک جسم آسمانی که در ظاهر بزرگتر است از مقابل یک جسم آسمانی که در ظاهر کوچکتر است عبور نماید، فروپوشان یا اختفاء جسم دوم (توسط جسم اول) رخ داده است.

فرهنگ فارسی ساره

ناپدیدگی، نهفتن، پنهان شدن


پیشنهاد کاربران

اختفاء:[اصطلاح نظامی]اختفاء یا پنهان کاری به کلیه اقداماتی اطلاق می شود که مانع از قرار گرفتن تاسیسات و تجهیزات در دید دشمن گردیده و یا تشخیص تاسیسات و تجهیزات و همچنین انجام فعالیت های خاص را برای او غیر ممکن یا مشکل می‎سازد.
دانشنامه دفاعی ( نحن صامدون )



کلمات دیگر: