صفحه اصلی
هم مرز بودن
بستن
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
فارسی به انگلیسی
adjoin
,
abut
,
border
,
neighbor
,
touch
مترادف و متضاد
bound
(فعل)
مجاور بودن، محدود کردن، هم مرز بودن، جهیدن، خیز زدن، محدود ساختن
کلمات دیگر: