کلمه جو
صفحه اصلی

زویه

لغت نامه دهخدا

زویة. [ زُ وَی ْ ی َ ] (اِخ ) موضعی است به بلاد عبس . (منتهی الارب ) (از معجم البلدان ).


زویه . [ زُ وی ی ِ ] (اِخ ) نام دو روستا است که در دهستان میان آب (بلوک شعیبیه ) بخش مرکزی شهرستان اهواز واقعند، و به زویه بالا و زویه پایین معروفند. نخستین 140 تن و آن دیگر90 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


( زویة ) زویة. [ زُ وَی ْ ی َ ] ( اِخ ) موضعی است به بلاد عبس. ( منتهی الارب ) ( از معجم البلدان ).
زویه. [ زُ وی ی ِ ] ( اِخ ) نام دو روستا است که در دهستان میان آب ( بلوک شعیبیه ) بخش مرکزی شهرستان اهواز واقعند، و به زویه بالا و زویه پایین معروفند. نخستین 140 تن و آن دیگر90 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

دانشنامه عمومی

زویه (زاویه) یکی از محلات شهر اهواز است. این محله که عرب نشین است شامل سه بخش زویه ۱، ۲ و ۳ است.
زویه ۱ در مجاورت فرودگاه اهواز قرار دارد زویه ۲ بین ملی راه و رود کارون و زویه ۳ مجاور و شرق کوی ملت قرار دارد.

دانشنامه آزاد فارسی

زوئِه (ح ۹۷۸ـ۱۰۵۰م)(Zoe)
امپراتریس بیزانس(حک: ۱۰۲۸ ـ ۱۰۵۰ م). او پس از ازدواج با رومانوس سوم آرگوروس، وارث مطلق امپراتوری، لقب امپراتریس گرفت، اما گویند برای ازدواج با میخائیل، معشوقش، رومانوس را مسموم کرده است (۱۰۳۴ م). میخائیل در ۱۰۴۱ م درگذشت و زوئه و خواهرش، تئودورا، مشترکاً امپراتریس اعلام شدند. رقابت دو خواهر به ازدواج زوئه با کنستانتین یازدهم مونوماخوسانجامید که تا زمان مرگش شریک او در سلطنت بود.

پیشنهاد کاربران

پسر ، بچه
به زبان پشتو


کلمات دیگر: