کلمه جو
صفحه اصلی

دبوق

لغت نامه دهخدا

دبوق. [ دَب ْ بو ] ( ع اِ ) بازی است معروف. ( منتهی الارب ). نوعی بازیست : خلیفة یزنی بعمامة یلعب بالدبوق و الصولجان ( آیا مصحف یا معرب دبوس نیست ؟ ). ( یادداشت مؤلف ).

دانشنامه آزاد فارسی

دَبّوق (dybbuk)
(در عبری به معنی «چسبنده») در فرهنگ عامیانۀ یهود، روح۱ مردۀ گناهکاری۲ که وارد بدن زنده ای شده است.
soulsinner


کلمات دیگر: