کلمه جو
صفحه اصلی

پادشاهی بهمن

دانشنامه عمومی

«پادشاهی بهمن» پانزدهمین داستانِ پادشاهان و ششمین پادشاهی کیان در شاهنامهٔ فردوسی است که دورانِ شصت سالهٔ پادشاهیِ بهمن را داستان می کند.
بهمن پس از رسیدن به سلطنت به خونخواهی اسفندیار از استخر به زابل لشکری کرد. فرامرز از نقشه بهمن آگاه گشت او هم با لشکری بسوی بهمن که از فارس می آمد، شتافت. دو لشکر با یکدیگر تلاقی کرده در این پیکار بهمن پیروز شد. آنگاه بهمن، فرامرز را به دار آویخت زال را زندانی کرد سپس با میانجی گری پشوتن عمویش، او را از زندان آزاد کرد.
در برخی نوشته ها ماجرای فوق به گونه ای دیگر آمده است. بر پایهٔ نوشته های طبری و ابن اثیر. زال، فرامرز و زواره بدست بهمن کشته شدند. در بندهشن و بسیاری دیگر از نوشته های فارسی و عربی دوران سلطنت بهمن را ۱۱۲ سال نوشته اند، ولی در منابع دیگر پادشاهی او را ۸۰ تا ۱۲۰ سال هم نوشته اند. همه منابع او را شاهی نیکوکار و درست کار نوشته و ستوده اند. اهمیتی که در نوشته های زرتشتی به پادشاهی بهمن داده شده را می توان در بهمن یشت دید که دوران پادشاهی شاهان را به شاخه های درختی که از هفت آهن ساخته شده اند تعبیر کرده است. در این اسناد، دوران پادشاهی گشتاسپ زرّین، دوران بهمن سیمین، دوران پادشاهی اردشیر بابکان برنجی، دوره پادشاهی بلاش اشکانی مِفرغی، دوره بهرام گور قلعی و دوره خسرو انوشیروان را فولادین برشمرده اند.
منایع فارسی و عربی شمار فرزندان بهمن را پنج تن نوشته اند. دو پسر به نام های دارا و ساسان و سه دختر به نام های خُمانی (همای) که دارای عنوان «چهرآزاد» است، بهمن با دخترش همای ازدواج کرد و دارا از او زاده شد. بهمن هنگام در بستر بیماری همای را جانشین خود کرد. در شاهنامه آمده است پسر دیگر بهمن ساسان نام داشت، بهمن از اینکه دخترش را جانشین خود کرده بود، سرخورده شده بود، به نیشابور رفت در آنجا زن دیگر گرفت و آن زن برای بهمن پسری زاد که نام او را ساسان گذاشتند. ساسان دوم که نامش رفت، بر طبق نوشته ها، پدربزرگ اردشیر بابکان، بنیان گذار شاهنشاهی ساسانی است.


کلمات دیگر: