کتاب پادشاه همهٔ امراض: زندگینامه ای در وصف سرطان، نوشتهٔ سیدارتا موکرجی، پزشک و سرطان شناس هندی آمریکایی، در سال ۲۰۱۰ توسط انتشارات اسکریبنر به چاپ رسید و در سال ۲۰۱۱ برنده جایزهٔ پولیتزر در بخش آثار غیرداستانی عام شد. هیئت داوران آن را «پژوهشی برازنده» نامید که «همزمان هم بالینی و هم شخصی است.»
موکرجی در این کتاب تجربیات خود به عنوان کارآموز تخصص خون شناسی/سرطان شناسی در بیمارستان عمومی ماساچوست را با تاریخ درمان و پژوهش سرطان پیوند می زند. او تاریخ سرطان را از زمانی که برای اولین بار توسط پزشکی مصری به نام ایمهوتپ در ۴۶۰۰ سال پیش شناسایی شد بازگو می کند. یونانیان تصوری از سلول نداشتند، اما به دلیل آشنایی با علم هیدرولیک، آن را به فیزیولوژی انسان بسط دادند. به باور آنان، اخلاط مایعاتی بودند که تعادل مناسب آن ها مسئول سلامتی و ناخوشی بود. بر اساس این کتاب، سرطان تا سال ۴۴۰ پیش از میلاد در سکوت بود، تا آن هنگام که هرودت، مورخ یونانی داستان آتوسا ملکهٔ ایرانی و دختر کورش را بیان می کند که متوجه توده ای در پستان خود می شود و برده ای یونانی به نام دموسدس آن را خارج می کند. گفته شده است که عمل جراحی حداقل تا مدتی موفقیت آمیز بوده است.
در قرن نوزدهم، روش های جراحی برای مقابله با تومورها پیشرفت کردند. ویلیام هالستِد روشی تهاجمی و بدریخت کن را برای سرطان پستان ابداع کرد که طی آن نه تنها سلول های سرطانی موجود را خارج می کرد، بلکه مکان هایی را که ممکن بود سلول های سرطانی به آن ها گسترش یابند برمی داشت.
لوسمی، سرطان سلول های خونی، برای اولین بار توسط رودلف ویرشو مشاهده شد و فرانتس ارنست کریستین نویمان محل آسیب شناسی آن را مغز استخوان معرفی کرد. سلول های لوسمی به آنزیم دی هیدروفولات ردوکتاز وابسته هستند. سیدنی فاربر از مولکول هایی که توسط یلاپراگادا سوبارو تهیه شده بودند برای متوقف کردن این آنزیم و از بین بردن سلول های لوسمی سود برد و بهبودی های موقتی را برای بیماران خود به وجود آورد.
موکرجی در این کتاب تجربیات خود به عنوان کارآموز تخصص خون شناسی/سرطان شناسی در بیمارستان عمومی ماساچوست را با تاریخ درمان و پژوهش سرطان پیوند می زند. او تاریخ سرطان را از زمانی که برای اولین بار توسط پزشکی مصری به نام ایمهوتپ در ۴۶۰۰ سال پیش شناسایی شد بازگو می کند. یونانیان تصوری از سلول نداشتند، اما به دلیل آشنایی با علم هیدرولیک، آن را به فیزیولوژی انسان بسط دادند. به باور آنان، اخلاط مایعاتی بودند که تعادل مناسب آن ها مسئول سلامتی و ناخوشی بود. بر اساس این کتاب، سرطان تا سال ۴۴۰ پیش از میلاد در سکوت بود، تا آن هنگام که هرودت، مورخ یونانی داستان آتوسا ملکهٔ ایرانی و دختر کورش را بیان می کند که متوجه توده ای در پستان خود می شود و برده ای یونانی به نام دموسدس آن را خارج می کند. گفته شده است که عمل جراحی حداقل تا مدتی موفقیت آمیز بوده است.
در قرن نوزدهم، روش های جراحی برای مقابله با تومورها پیشرفت کردند. ویلیام هالستِد روشی تهاجمی و بدریخت کن را برای سرطان پستان ابداع کرد که طی آن نه تنها سلول های سرطانی موجود را خارج می کرد، بلکه مکان هایی را که ممکن بود سلول های سرطانی به آن ها گسترش یابند برمی داشت.
لوسمی، سرطان سلول های خونی، برای اولین بار توسط رودلف ویرشو مشاهده شد و فرانتس ارنست کریستین نویمان محل آسیب شناسی آن را مغز استخوان معرفی کرد. سلول های لوسمی به آنزیم دی هیدروفولات ردوکتاز وابسته هستند. سیدنی فاربر از مولکول هایی که توسط یلاپراگادا سوبارو تهیه شده بودند برای متوقف کردن این آنزیم و از بین بردن سلول های لوسمی سود برد و بهبودی های موقتی را برای بیماران خود به وجود آورد.
wiki: پادشاه همه امراض