تأثیرات درازمدت ماری جوانا. تأثیرات درازمدت ماری جوانا این تأثیرات بر فرد نسبتاً ناشناخته است.نگرانی ها پیرامون اثرات مصرف درازمدت ماری جوانا بر افزایش خطر ابتلاء به اسکیزوفرنی، اختلال مسخ واقعیت، اختلال دوقطبی، و حملات پانیک افسردگی ماژور افزایش یافته است، اما هنوز نتیجه ای قطعی حاصل نشده و بر سر موضوع اختلاف نظر وجود دارد. گردآوری شواهد و مدارک در مورد اثرات درازمدت مصرف ماری جوانا بر حافظه هنوز در مرحلهٔ مقدماتی قرار دارد و عوامل متعددی دستیابی به نتیجه ای واضح را دشوار ساخته اند.در حال حاضر کمیت و کیفیت این اثرات به قدر کافی روشن نیست و هم مخالفان و هم مدافعان مصرف ماری جوانا قادرند داده هایی به نفع دیدگاه خود ارائه کنند.
اگرچه کشیدن ماری جوانا به اندازهٔ کشیدن سیگار تنباکو سرطان زا نیست، کشیدن ماری جوانا به صورت سیگاری مضرترین روش استفاده از این ماده است، چرا که استنشاق دود ناشی از مواد ارگانیک می تواند مشکلات سلامتی مختلفی (نظیر، سرفه و خلط سینه) ایجاد کند. ایسوپرن به تعدیل و کاستن از میزان واکنش کمک می کند و به اشکال مختلف در مواد سوختنی تفاوت های کیفی قابل توجه ایجاد می کند.
در یک سیگار پیچیده شدهٔ تنباکو یا ماری جوانای معمول که در حدود ۱ گرم است، در مقایسه با تنباکو، مقدار بسیار کمتری از مادهٔ ماری جوانا از نظر وزنی می سوزد. سیگارهای تجاری دارای افزودنی های بی شماری هستند، که بسیاری از آنها سوختن را تغییر می دهند و باعث می شوند که در هر مقدار جریان هوا مقدار گاز ثابتی بسوزد، شاید به منظور به حداکثر رساندن انتقال/دسترس پذیری زیستی (bioavailibility) نیکوتین؛ و بنابراین میزان کلی کشیدن به منظور انتقال نیکوتین به مغزی خونی را کاهش می دهند. فراوانی نسبی تراپنس و سایر وزن های مولکولی بالاتر، مولکول های چسبناک منجر به کشیدنی با ذرات بزرگتر می شود، به همان اندازه باعث میزان رسوب مواد ذره ای می شود. این به آن معناست که میزان بیشتری در سلول های برونش نشست می کند، و مسیرهای هوای بیشتر، که شش ها می توانند آسان تر آن را تمیز کنند، چراکه ذرات بسیار ریز و شدیداً سمی و غیرشفاف کمتری به آلوئولی ظریف می رسند. مژگان ها قادر نیستند به شکل مناسبی فراورده های سوختنی را تمیز کنند. تحریک پذیری ریهٔ افراد به مقدار ماده ای که گاز را به ریه ها می فرستد بستگی ندارد، بلکه عامل مقدم مقدار ماده ای است که به تاژک های جنبنده می چسبد. این موضوع همچنین در اثر خلط آور هر نوع کشیدن سهم دارد، و دلیلش این است که غشای مخاط در ریه ها دارای سیستم دفاعی هستند. در یک مقایسه، تبخیر ماری جوانا به علت نسبت بسیار بالای THC/CBD فعال در 150C بخار غلیظ شده باعث میزان نسبتاً زیادی تحریک پذیری ریه می شود که، در استنشاق مقادیر بالا باعث تحریک پذیری شدید ریه به طور قابل توجه ناشی از مصرف ماده یا بخار آن است.
یک مطالعه دریافت که افراد تنها به احتمال ۴۰٪ علائم تنفسی را گزارش می دهند در مقایسه با مصرف کنندگانی که در معرض تبخیر قرار نمی گیرند، حتی در میان طیفی از مواد سوختنی کلی که استنشاق می شود. «یک مطالعهٔ دیگر دریافت که بخارکننده ها یک سیستم مؤثر و ایمن برای انتقال کانابینویدها هستند.»
(این پاراگراف نیازمند بازبینی و مقابله با متن اصلی است): بیماری های تنفسی همراه با مصرف ماری جوانا می تواند اشاره داشته باشد به فرایندهای نئوپلاستیک (شکل گیری تومور) یا آسیب های ساختاری به ریه. باید متذکر شد که در آزمایشگاه نشان داده شده است که کانابینویدها فعالیت ضد نئوپلاستیک دارند، با این وجود، بخار استنشاقی از هر مادهٔ گیاهی، که تا نزدیک به حالت درخشان سوخته شود، غالباً زیان آور است؛ و دلیلش مواد سرطان زایی است که در تراکم های بالا به ویژه در باقی مانده های ذره ای یافت می شوند، و همچنین فراورده های گازی است که از تجزیهٔ اکسیداتیو ناشی می شود.
مطالعات اخیر نشان داده اند که ارتباطی بین کشیدن منظم ماری جوانا و ابتلاء به سرطان وجود ندارد. در یک مطالعهٔ ۲۰ ساله بر روی ۵ هزار فرد بالغ، محققان دریافتند که بر خلاف مصرف تنباکو، کشیدن یک جوینت در هفته یا کمی بیشتر از آن به ریه ها آسیب نمی رساند. نتایج این پژوهش در مورد مصرف کنندگان حرفه ای تر چندان واضح نبود، چرا که شرکت کنندگان حرفه ای چندانی در آزمایش حضور نداشتند. این مطالعه دریافت که مصرف گهگاهی ماری جوانا در واقع ظرفیت و حجم ریه را طی سال ها افزایش می دهد، شاید به این دلیل که مصرف کنندگان ماری جوانا غالباً نفس های عمیق می کشند، و این بافت ریه را تقویت می کند. البته این رابطه وقتی به افرادی رسید که حدود ۱۰ سال به طور روزانه یک جوینت می کشیدند کمرنگ شد. در این پژوهش تنها حجم و ظرفیت ریه مورد بررسی قرار گرفت، و نه تحریک پذیری گلو، سرفه یا سرطان ریه.
در گزارش بنیاد ریهٔ بریتانیا در سال ۲۰۱۲ شواهد و مدارکی ارائه شد که نشان می دهد خطر ابتلاء به سرطان ریه بر اثر کشیدن سیگارهای ماری جوانای معمول، حدوداً ۲۰ بار بیشتر از کشیدن سیگارهای تنباکو است.
یک پژوهش دولتی که به بررسی اثرات درازمدت ماری جوانا بر ریه پرداخته بود نتیجه گیری کرده است که مصرف گهگاهی ماری جوانا در عملکرد ریه اختلال ایجاد نمی کند.
پژوهشی در سال ۲۰۱۲ منتشر شد که حاصل ۲۰ سال مطالعه بر روی عملکرد ریوی و رابطه اش با مصرف ماری جوانا بود. این پژوهش عنوان کرد که "یافته های ما نشان می دهد که مصرف گهگاهی ماری جوانا (یک سیگاری در روز برای ۷ سال یا ۱ سیگاری در هفته برای ۴۹ سال) برای عملکرد ریوی مشکلی ایجاد نمی کند. با این وجود، این پژوهش قادر به تخمین اثرات مصرف ماری جوانا بر کسانی که مصرف شان بیش از مقدار ذکر شده باشد نیست. یافته ها نشان می دهد که عملکرد ریه به طور شتابناکی با مصرف زیاد ماری جوانا دچار مشکل می شود.
یک مطالعهٔ نظام مند بر روی داده های ۱۹ پژوهش انجام شده از ۱۹۶۶ تا 2006 دریافت که ارتباط … معناداری بین مصرف کشیدن ماری جوانا و ابتلاء به سرطان ریه وجود ندارد-به جز شواهدی از تغییرات هیستوپاتولوژیک پیش سرطانی در مخاط تنفسی.
مصرف یک نوبت ماری جوانا باعث اختلالات شناختی مانند اختلال حافظه کوتاه مدت، کاهش توجه، کاهش روانی کلام و کند شدن توانایی حل مسئله می شود اما به طور طبیعی این اثرات بعد از پاک شدن دارو از بدن از بین خواهند رفت. در برخی از مطالعات مشاهده شده است که بعد از مصرف طولانی مدت دوز بالای ماری جوانا برخی از این اثرات ممکن است برای مدت مدیدی یا حتی به صورت دایمی باقی بماند. در فرزندان زنان بارداری هم که طی دوران بارداری ماری جوانا مصرف کرده اند ممکن است این عوارض به صورت دایم باقی بماند.مطالعات تصویربرداری که پس از مصرف ماری جوانا و در وضعیت استراحت انجام گرفته نشاندهنده افزایش جریان خون در نواحی لوب پیشانی، اینسولا، شکنج سینگولیت و نواحی زیر قشری است. علاوه بر این مصرف ماری جوانا علاوه بر افزایش متابولیسم کلی مغز باعث افزایش متابولیسم در نواحی قشر اربیتوفرونتال، پره فرونتال و عقده های قاعده ای می شود که در افراد طبیعی دیده نمی شود.در مقابل مطالعات متعددی نشان داده اند که در افرادی که طولانی مدت ماری جوانا مصرف کرده اند جریان خون مغزی و متابولیسم مغزی در حالت استراحت کمتر از افراد طبیعی است.در مصرف کنندگان ماری جوانا حتی پس از یک دوره نسبتاً طولانی پرهیز نیز ممکن است نسبت به افراد طبیعی تفاوتهایی در الگوهای فعال شدن مغزی وجود داشته باشد. به عنوان مثال در مطالعه ای حین انجام یک آزمون حافظه تصویری از افراد fMRI گرفته شد و معلوم شد که در افراد شاهد حین انجام این آزمون فعالیت ناحیه پشتی جانبی پره فرونتال (DLPFC) افزایش می یابد در حالیکه مصرف کنندگان ماری جوانا پس از ۲۴ ساعت و حتی ۲۸ روز قطع مصرف کاهش فعالیت این ناحیه را نشان می دهند و در مقابل مصرف کنندگان افزایش فعالیت ناحیه سینگولیت را نشان می دهند. این تفاوتهای الگوی فعال شدن نواحی مغزی حین انجام آزمونهای شناختی در مطالعات متعدد دیگری نیز نشان داده شده است.نکته جالبی که در برخی مطالعات مشخص گردیده این است که مصرف کنندگان ماری جوانا حتی هنگامیکه از نظر انجام آزمونهای شناختی تفاوتی با گروه شاهد نداشتند در مطالعات تصویربرداری کاهش فعالیت در برخی نواحی و افزایش فعالیت در برخی نواحی دیگر را نشان می دهند که موید به کارگیری مکانیسم های جبرانی برای پوشاندن اختلالات به وجود آمده است.در مصرف کنندگان سنگین ماری جوانا در آزمونهای شناختی که برای سنجش حافظه، توجه و کارکردهای اجرایی انجام شده نسبت به مصرف کنندگان سبک تر و گروه شاهد به طور معنی داری کارایی پایین تری داشته اند و در برخی از آنها شدت اختلال با تعداد سالهای مصرف همبستگی داشته است. هر چند به دلیل آنکه مصرف کنندگان به طور متوسط تنها ۱۷ ساعت در حال ترک بوده اند ممکن است برخی از این اختلالات به دلیل وجود ماده در بدن باشد نه اختلالات دایمی فعالیت مغز.در دو مطالعه دیگر که بر روی توجه انتخابی و پردازش اطلاعات در مصرف کنندگان ماری جوانا انجام شده نیز همین مشکل وجود دارد. در این مطالعات مشاهده شد که پردازش اطلاعات بینایی و شنوایی در مصرف کنندگان مزمن ماری جوانا نسبت به گروه شاهد مختل شده است. در این مطالعات نیز نمی توان به طور قطع بین اختلال دایمی یا اختلال به دلیل وجود ماده در بدن افتراق داد.در مطالعه دیگری مصرف کنندگان سنگین ماری جوانا حتی پس از ۲۸ روز از قطع مصرف دچار اختلالاتی در حافظه، کارکردهای اجرایی، سرعت روانی-حرکتی و سرعت کارهای دستی بودند که شدت این اختلالات با شدت مصرف ارتباط داشت.در مطالعه ای که بر روی نوجوانان مصرف کننده ماری جوانا انجام گرفت مشخص شد که حتی پس از ۶ هفته پرهیز در آزمونهای شناختی اختلال نشان می دهند. در یک بررسی دیگر مصرف کنندگان سنگین ماری جوانا در مقایسه با گروه شاهد اختلالات خفیف اما معناداری در بازیابی حافظه، بیان کلامی و استدلال ریاضی داشتند. مطالعات دیگری نیز اختلالاتی در توجه و کارکردهای اجرایی در مصرف کنندگان سنگین ماری جوانا نشان داده اند که با کاهش انعطاف پذیری ذهنی و افزایش درجازدن و کاهش یادگیری مشخص شده است. در مقابل برخی دیگر از مطالعات اختلافی بین مصرف کنندگان مزمن و جمعیت عمومی از نظر کارکردهای شناختی گزارش نکرده اند. بنابراین به نظر می رسد در این زمینه نیاز به مطالعات بیشتر وجود دارد.در مطالعات قبلی اختلالات شناختی خفیف اما معنی داری در فرزندان مادرانی که در حین بارداری ماری جوانا مصرف کرده بودند مشاهده شده بود که مطالعات دیگر نیز آنرا تأیید کرده اند و این اختلالات تا سن ۶ سالگی و ۱۰ سالگی نیز باقی مانده است. مشاهده شده است که فرزندان مادرانی که در بارداری ماری جوانا مصرف کرده اند در تمام مراحل رشد تا ۱۴ سالگی نسبت به همسالان خود دور سر کوچکتری دارند که در بررسیهای بعدی در سن ۱۶ سالگی مشخص گردید که در انجام آزمونهایی که به حافظه تصویری، تحلیل و یکپارچه سازی نیاز دارند نیز دچار اختلال هستند.
یک پژوهش اخیراً نشان داده است که کانابیدویل (یک مؤلفهٔ اساسی ماری جوانا) می توان به همان اندازهٔ داروهای ضدروان پریشی نابهنجار (atypical antipsychotics) در درمان شیزوفرنی مؤثر باشد. تحقیقات بیشتر از این نتایج حمایت کرده است. این محققان نتیجه گرفتند که کانابیدویل در موارد شیزوفرنی پارانوید شدید دارای خواص ضدروان پریشی است. (لوک و همکاران ۲۰۰۹)
توجه کمتری به رابطهٔ بین مصرف ماری جوانا و ابتلاء به افسردگی صورت گرفته است، شاید به این دلیل که مصرف کنندگان ماری جوانا بیشتر هنگام ابتلاء به روان پریشی برای درمان اقدام می کنند تا هنگام ابتلاء به افسردگی. چن و همکارانش (۲۰۰۲) پژوهش ملی علل ثانویهٔ (Comorbidity Survey) در آمریکا (NCS) را مورد تحلیل دوباره قرار دادند تا به بررسی رابطهٔ بین مصرف ماری جوانا و مرحله ماژور افسردگی بپردازند. آنها دریافتند که خطر ابتلاء به مرحلهٔ اول افسردگی ماژور تا اندازه ای با تعداد موقعیت های مصرف ماری جوانا و با مراحل پیشرفته تر مصرف ماری جوانا ارتباط دارد. در مقایسه با افرادی که هیچ گاه ماری جوانا مصرف نمی کردند، آن دسته از مصرف کنندگان ماری جوانا که به این ماده وابستگی نداشتند ۱٫۶ برابر بیشتر در خطر ابتلاء به مرحلهٔ اول افسردگی ماژور قرار داشتند. وابستگی به ماری جوانا با ۳٫۴ برابر خطر بیشتر برای ابتلاء به افسردگی ماژور همراه بود. گرانت(۱۹۹۵)، با استفاده از داده های پژوهش طولی همه گیرشناسی الکل ایالات متحد آمریکا، نشان داد که تشخیص سوءمصرف ماری جوانا یا وابستگی طی یک سال گذشته، همراه است با ۶٫۴ برابر احتمال بیشتر برای تشخیص نشانه های افسردگی ماژور در آن زمان.
اگرچه کشیدن ماری جوانا به اندازهٔ کشیدن سیگار تنباکو سرطان زا نیست، کشیدن ماری جوانا به صورت سیگاری مضرترین روش استفاده از این ماده است، چرا که استنشاق دود ناشی از مواد ارگانیک می تواند مشکلات سلامتی مختلفی (نظیر، سرفه و خلط سینه) ایجاد کند. ایسوپرن به تعدیل و کاستن از میزان واکنش کمک می کند و به اشکال مختلف در مواد سوختنی تفاوت های کیفی قابل توجه ایجاد می کند.
در یک سیگار پیچیده شدهٔ تنباکو یا ماری جوانای معمول که در حدود ۱ گرم است، در مقایسه با تنباکو، مقدار بسیار کمتری از مادهٔ ماری جوانا از نظر وزنی می سوزد. سیگارهای تجاری دارای افزودنی های بی شماری هستند، که بسیاری از آنها سوختن را تغییر می دهند و باعث می شوند که در هر مقدار جریان هوا مقدار گاز ثابتی بسوزد، شاید به منظور به حداکثر رساندن انتقال/دسترس پذیری زیستی (bioavailibility) نیکوتین؛ و بنابراین میزان کلی کشیدن به منظور انتقال نیکوتین به مغزی خونی را کاهش می دهند. فراوانی نسبی تراپنس و سایر وزن های مولکولی بالاتر، مولکول های چسبناک منجر به کشیدنی با ذرات بزرگتر می شود، به همان اندازه باعث میزان رسوب مواد ذره ای می شود. این به آن معناست که میزان بیشتری در سلول های برونش نشست می کند، و مسیرهای هوای بیشتر، که شش ها می توانند آسان تر آن را تمیز کنند، چراکه ذرات بسیار ریز و شدیداً سمی و غیرشفاف کمتری به آلوئولی ظریف می رسند. مژگان ها قادر نیستند به شکل مناسبی فراورده های سوختنی را تمیز کنند. تحریک پذیری ریهٔ افراد به مقدار ماده ای که گاز را به ریه ها می فرستد بستگی ندارد، بلکه عامل مقدم مقدار ماده ای است که به تاژک های جنبنده می چسبد. این موضوع همچنین در اثر خلط آور هر نوع کشیدن سهم دارد، و دلیلش این است که غشای مخاط در ریه ها دارای سیستم دفاعی هستند. در یک مقایسه، تبخیر ماری جوانا به علت نسبت بسیار بالای THC/CBD فعال در 150C بخار غلیظ شده باعث میزان نسبتاً زیادی تحریک پذیری ریه می شود که، در استنشاق مقادیر بالا باعث تحریک پذیری شدید ریه به طور قابل توجه ناشی از مصرف ماده یا بخار آن است.
یک مطالعه دریافت که افراد تنها به احتمال ۴۰٪ علائم تنفسی را گزارش می دهند در مقایسه با مصرف کنندگانی که در معرض تبخیر قرار نمی گیرند، حتی در میان طیفی از مواد سوختنی کلی که استنشاق می شود. «یک مطالعهٔ دیگر دریافت که بخارکننده ها یک سیستم مؤثر و ایمن برای انتقال کانابینویدها هستند.»
(این پاراگراف نیازمند بازبینی و مقابله با متن اصلی است): بیماری های تنفسی همراه با مصرف ماری جوانا می تواند اشاره داشته باشد به فرایندهای نئوپلاستیک (شکل گیری تومور) یا آسیب های ساختاری به ریه. باید متذکر شد که در آزمایشگاه نشان داده شده است که کانابینویدها فعالیت ضد نئوپلاستیک دارند، با این وجود، بخار استنشاقی از هر مادهٔ گیاهی، که تا نزدیک به حالت درخشان سوخته شود، غالباً زیان آور است؛ و دلیلش مواد سرطان زایی است که در تراکم های بالا به ویژه در باقی مانده های ذره ای یافت می شوند، و همچنین فراورده های گازی است که از تجزیهٔ اکسیداتیو ناشی می شود.
مطالعات اخیر نشان داده اند که ارتباطی بین کشیدن منظم ماری جوانا و ابتلاء به سرطان وجود ندارد. در یک مطالعهٔ ۲۰ ساله بر روی ۵ هزار فرد بالغ، محققان دریافتند که بر خلاف مصرف تنباکو، کشیدن یک جوینت در هفته یا کمی بیشتر از آن به ریه ها آسیب نمی رساند. نتایج این پژوهش در مورد مصرف کنندگان حرفه ای تر چندان واضح نبود، چرا که شرکت کنندگان حرفه ای چندانی در آزمایش حضور نداشتند. این مطالعه دریافت که مصرف گهگاهی ماری جوانا در واقع ظرفیت و حجم ریه را طی سال ها افزایش می دهد، شاید به این دلیل که مصرف کنندگان ماری جوانا غالباً نفس های عمیق می کشند، و این بافت ریه را تقویت می کند. البته این رابطه وقتی به افرادی رسید که حدود ۱۰ سال به طور روزانه یک جوینت می کشیدند کمرنگ شد. در این پژوهش تنها حجم و ظرفیت ریه مورد بررسی قرار گرفت، و نه تحریک پذیری گلو، سرفه یا سرطان ریه.
در گزارش بنیاد ریهٔ بریتانیا در سال ۲۰۱۲ شواهد و مدارکی ارائه شد که نشان می دهد خطر ابتلاء به سرطان ریه بر اثر کشیدن سیگارهای ماری جوانای معمول، حدوداً ۲۰ بار بیشتر از کشیدن سیگارهای تنباکو است.
یک پژوهش دولتی که به بررسی اثرات درازمدت ماری جوانا بر ریه پرداخته بود نتیجه گیری کرده است که مصرف گهگاهی ماری جوانا در عملکرد ریه اختلال ایجاد نمی کند.
پژوهشی در سال ۲۰۱۲ منتشر شد که حاصل ۲۰ سال مطالعه بر روی عملکرد ریوی و رابطه اش با مصرف ماری جوانا بود. این پژوهش عنوان کرد که "یافته های ما نشان می دهد که مصرف گهگاهی ماری جوانا (یک سیگاری در روز برای ۷ سال یا ۱ سیگاری در هفته برای ۴۹ سال) برای عملکرد ریوی مشکلی ایجاد نمی کند. با این وجود، این پژوهش قادر به تخمین اثرات مصرف ماری جوانا بر کسانی که مصرف شان بیش از مقدار ذکر شده باشد نیست. یافته ها نشان می دهد که عملکرد ریه به طور شتابناکی با مصرف زیاد ماری جوانا دچار مشکل می شود.
یک مطالعهٔ نظام مند بر روی داده های ۱۹ پژوهش انجام شده از ۱۹۶۶ تا 2006 دریافت که ارتباط … معناداری بین مصرف کشیدن ماری جوانا و ابتلاء به سرطان ریه وجود ندارد-به جز شواهدی از تغییرات هیستوپاتولوژیک پیش سرطانی در مخاط تنفسی.
مصرف یک نوبت ماری جوانا باعث اختلالات شناختی مانند اختلال حافظه کوتاه مدت، کاهش توجه، کاهش روانی کلام و کند شدن توانایی حل مسئله می شود اما به طور طبیعی این اثرات بعد از پاک شدن دارو از بدن از بین خواهند رفت. در برخی از مطالعات مشاهده شده است که بعد از مصرف طولانی مدت دوز بالای ماری جوانا برخی از این اثرات ممکن است برای مدت مدیدی یا حتی به صورت دایمی باقی بماند. در فرزندان زنان بارداری هم که طی دوران بارداری ماری جوانا مصرف کرده اند ممکن است این عوارض به صورت دایم باقی بماند.مطالعات تصویربرداری که پس از مصرف ماری جوانا و در وضعیت استراحت انجام گرفته نشاندهنده افزایش جریان خون در نواحی لوب پیشانی، اینسولا، شکنج سینگولیت و نواحی زیر قشری است. علاوه بر این مصرف ماری جوانا علاوه بر افزایش متابولیسم کلی مغز باعث افزایش متابولیسم در نواحی قشر اربیتوفرونتال، پره فرونتال و عقده های قاعده ای می شود که در افراد طبیعی دیده نمی شود.در مقابل مطالعات متعددی نشان داده اند که در افرادی که طولانی مدت ماری جوانا مصرف کرده اند جریان خون مغزی و متابولیسم مغزی در حالت استراحت کمتر از افراد طبیعی است.در مصرف کنندگان ماری جوانا حتی پس از یک دوره نسبتاً طولانی پرهیز نیز ممکن است نسبت به افراد طبیعی تفاوتهایی در الگوهای فعال شدن مغزی وجود داشته باشد. به عنوان مثال در مطالعه ای حین انجام یک آزمون حافظه تصویری از افراد fMRI گرفته شد و معلوم شد که در افراد شاهد حین انجام این آزمون فعالیت ناحیه پشتی جانبی پره فرونتال (DLPFC) افزایش می یابد در حالیکه مصرف کنندگان ماری جوانا پس از ۲۴ ساعت و حتی ۲۸ روز قطع مصرف کاهش فعالیت این ناحیه را نشان می دهند و در مقابل مصرف کنندگان افزایش فعالیت ناحیه سینگولیت را نشان می دهند. این تفاوتهای الگوی فعال شدن نواحی مغزی حین انجام آزمونهای شناختی در مطالعات متعدد دیگری نیز نشان داده شده است.نکته جالبی که در برخی مطالعات مشخص گردیده این است که مصرف کنندگان ماری جوانا حتی هنگامیکه از نظر انجام آزمونهای شناختی تفاوتی با گروه شاهد نداشتند در مطالعات تصویربرداری کاهش فعالیت در برخی نواحی و افزایش فعالیت در برخی نواحی دیگر را نشان می دهند که موید به کارگیری مکانیسم های جبرانی برای پوشاندن اختلالات به وجود آمده است.در مصرف کنندگان سنگین ماری جوانا در آزمونهای شناختی که برای سنجش حافظه، توجه و کارکردهای اجرایی انجام شده نسبت به مصرف کنندگان سبک تر و گروه شاهد به طور معنی داری کارایی پایین تری داشته اند و در برخی از آنها شدت اختلال با تعداد سالهای مصرف همبستگی داشته است. هر چند به دلیل آنکه مصرف کنندگان به طور متوسط تنها ۱۷ ساعت در حال ترک بوده اند ممکن است برخی از این اختلالات به دلیل وجود ماده در بدن باشد نه اختلالات دایمی فعالیت مغز.در دو مطالعه دیگر که بر روی توجه انتخابی و پردازش اطلاعات در مصرف کنندگان ماری جوانا انجام شده نیز همین مشکل وجود دارد. در این مطالعات مشاهده شد که پردازش اطلاعات بینایی و شنوایی در مصرف کنندگان مزمن ماری جوانا نسبت به گروه شاهد مختل شده است. در این مطالعات نیز نمی توان به طور قطع بین اختلال دایمی یا اختلال به دلیل وجود ماده در بدن افتراق داد.در مطالعه دیگری مصرف کنندگان سنگین ماری جوانا حتی پس از ۲۸ روز از قطع مصرف دچار اختلالاتی در حافظه، کارکردهای اجرایی، سرعت روانی-حرکتی و سرعت کارهای دستی بودند که شدت این اختلالات با شدت مصرف ارتباط داشت.در مطالعه ای که بر روی نوجوانان مصرف کننده ماری جوانا انجام گرفت مشخص شد که حتی پس از ۶ هفته پرهیز در آزمونهای شناختی اختلال نشان می دهند. در یک بررسی دیگر مصرف کنندگان سنگین ماری جوانا در مقایسه با گروه شاهد اختلالات خفیف اما معناداری در بازیابی حافظه، بیان کلامی و استدلال ریاضی داشتند. مطالعات دیگری نیز اختلالاتی در توجه و کارکردهای اجرایی در مصرف کنندگان سنگین ماری جوانا نشان داده اند که با کاهش انعطاف پذیری ذهنی و افزایش درجازدن و کاهش یادگیری مشخص شده است. در مقابل برخی دیگر از مطالعات اختلافی بین مصرف کنندگان مزمن و جمعیت عمومی از نظر کارکردهای شناختی گزارش نکرده اند. بنابراین به نظر می رسد در این زمینه نیاز به مطالعات بیشتر وجود دارد.در مطالعات قبلی اختلالات شناختی خفیف اما معنی داری در فرزندان مادرانی که در حین بارداری ماری جوانا مصرف کرده بودند مشاهده شده بود که مطالعات دیگر نیز آنرا تأیید کرده اند و این اختلالات تا سن ۶ سالگی و ۱۰ سالگی نیز باقی مانده است. مشاهده شده است که فرزندان مادرانی که در بارداری ماری جوانا مصرف کرده اند در تمام مراحل رشد تا ۱۴ سالگی نسبت به همسالان خود دور سر کوچکتری دارند که در بررسیهای بعدی در سن ۱۶ سالگی مشخص گردید که در انجام آزمونهایی که به حافظه تصویری، تحلیل و یکپارچه سازی نیاز دارند نیز دچار اختلال هستند.
یک پژوهش اخیراً نشان داده است که کانابیدویل (یک مؤلفهٔ اساسی ماری جوانا) می توان به همان اندازهٔ داروهای ضدروان پریشی نابهنجار (atypical antipsychotics) در درمان شیزوفرنی مؤثر باشد. تحقیقات بیشتر از این نتایج حمایت کرده است. این محققان نتیجه گرفتند که کانابیدویل در موارد شیزوفرنی پارانوید شدید دارای خواص ضدروان پریشی است. (لوک و همکاران ۲۰۰۹)
توجه کمتری به رابطهٔ بین مصرف ماری جوانا و ابتلاء به افسردگی صورت گرفته است، شاید به این دلیل که مصرف کنندگان ماری جوانا بیشتر هنگام ابتلاء به روان پریشی برای درمان اقدام می کنند تا هنگام ابتلاء به افسردگی. چن و همکارانش (۲۰۰۲) پژوهش ملی علل ثانویهٔ (Comorbidity Survey) در آمریکا (NCS) را مورد تحلیل دوباره قرار دادند تا به بررسی رابطهٔ بین مصرف ماری جوانا و مرحله ماژور افسردگی بپردازند. آنها دریافتند که خطر ابتلاء به مرحلهٔ اول افسردگی ماژور تا اندازه ای با تعداد موقعیت های مصرف ماری جوانا و با مراحل پیشرفته تر مصرف ماری جوانا ارتباط دارد. در مقایسه با افرادی که هیچ گاه ماری جوانا مصرف نمی کردند، آن دسته از مصرف کنندگان ماری جوانا که به این ماده وابستگی نداشتند ۱٫۶ برابر بیشتر در خطر ابتلاء به مرحلهٔ اول افسردگی ماژور قرار داشتند. وابستگی به ماری جوانا با ۳٫۴ برابر خطر بیشتر برای ابتلاء به افسردگی ماژور همراه بود. گرانت(۱۹۹۵)، با استفاده از داده های پژوهش طولی همه گیرشناسی الکل ایالات متحد آمریکا، نشان داد که تشخیص سوءمصرف ماری جوانا یا وابستگی طی یک سال گذشته، همراه است با ۶٫۴ برابر احتمال بیشتر برای تشخیص نشانه های افسردگی ماژور در آن زمان.