کودک مانند بچگانه : مرد خدا کی کند میل بلذات خلد در دل کودک و شان لذت حلوا طلب . ( وحشی بافقی )
کودک وش
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کودک وش. [ دَ وَ ] ( ص مرکب ) کودک مانند. بچگانه. ( فرهنگ فارسی معین ) :
مرد خدا کی کند میل به لذات خلد
در دل کودک وشان لذت حلوا طلب !
مرد خدا کی کند میل به لذات خلد
در دل کودک وشان لذت حلوا طلب !
وحشی بافقی ( از آنندراج ).
فرهنگ عمید
کودک مانند، مانند کودک.
کلمات دیگر: