قصار، منگنه شیاردار قالب گیری، لکه گیر
لکه گیر
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱- آنکه لکه های پارچه و لباس و غیره را پاک کند . ۲- آنکه قسمتهای ریخت. گچ و غیره را از دیوار یا سقفی اصلاح کند .
لغت نامه دهخدا
لکه گیر. [ ل َک ْ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) آنکه لکه گیرد ( از لباس و جز آن ). || آنکه اصلاح قسمتهای ریخته گچ و مانند آن از دیواری یا سقفی کند.
فرهنگ عمید
آن که لکۀ چیزی را پاک کند.
کلمات دیگر: