از یاد رفتگی نسیان مقابل یاد ذکر یا بباد فراموشی دادن ٠ کاملا از یاد بردن
فرمشی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فرمشی. [ ف َ م ُ ] ( حامص )مخفف فراموشی. ازیادبردگی. ازیادرفتگی :
مبادا به هشیاری و بیهشی
کسی را ز فرمان او فرمشی.
پشیمان نگردد کس از خامشی.
مبادا به هشیاری و بیهشی
کسی را ز فرمان او فرمشی.
نظامی.
ز گفتار بد به بود فرمشی پشیمان نگردد کس از خامشی.
نظامی.
فرهنگ عمید
= فراموشی: مبادا به هشیاری و بیهشی / کسی را ز فرمان او فرمشی (نظامی۵: ۸۳۱ ).
کلمات دیگر: