نخجیرگر
فارسی به انگلیسی
hunter
فرهنگ فارسی
شکارچی صیاد شکار کننده .
لغت نامه دهخدا
نخجیرگر. [ ن َ گ َ ] ( ص مرکب ) شکارچی صیاد. شکارکننده. نخجیرگیر :
رای تو چه کردی ار به تقدیر
نخجیرگر او شدی تو نخجیر.
رای تو چه کردی ار به تقدیر
نخجیرگر او شدی تو نخجیر.
نظامی.
فرهنگ عمید
شکارچی، صیاد.
کلمات دیگر: