pertinacious, obstinate, mulish
متعند
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( اسم ) آنکه عناد وزرد لجاج کننده ستیزه کار .
لغت نامه دهخدا
متعند. [ م ُ ت َ ع َن ْ ن ِ ] ( ع ص ) دشمن و بدخواه و عنادکننده. ( غیاث ) ( آنندراج ). مأخوذ از تازی ، دشمن و بدخواه و عناد کننده. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ عمید
لجوج، لجباز.
کلمات دیگر: