نخوار
فارسی به انگلیسی
لغت نامه دهخدا
نخوار. [ ن ِخ ْ ] ( ع ص ) شریف بزرگ منش. ( آنندراج ). شریف متکبر. ( ناظم الاطباء ). || بددل و سست.( آنندراج ). ترسوی سست. ( ناظم الاطباء ). ج ، نخاورة.
فرهنگ عمید
۱. جبان، ترسو.
۲. ضعیف.
۳. متکبر.، به شکل نخ، مانند نخ.
۲. ضعیف.
۳. متکبر.، به شکل نخ، مانند نخ.
۱. جبان؛ ترسو.
۲. ضعیف.
۳. متکبر.
کلمات دیگر: