کلمه جو
صفحه اصلی

قوابل

لغت نامه دهخدا

قوابل. [ ق َ ب ِ ] ( ع اِ ) ج ِ قابلة. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به قابلة شود.
- قوابل الامر ؛ اوائل کار. ( منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

= قابله

قابله#NAME?



کلمات دیگر: