( اسم ) بوت. کدو : [ نشنیده ای بزیر چناری کدو بنی بر جست و بر دوید بر او بر بروز بیست .. ] . ( ناصر خسرو )
کدوبن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کدوبن. [ ک َ ب ُ ] ( اِ مرکب ) بیخ و ریشه و بته کدو. ( آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ). یقطین. ( یادداشت مؤلف ) :
نشنیده ای که زیر چناری کدوبنی
بررست و بردوید بر او بر بروز بیست.
نشنیده ای که زیر چناری کدوبنی
بررست و بردوید بر او بر بروز بیست.
ناصرخسرو.
فرهنگ عمید
بوتۀ کدو.
پیشنهاد کاربران
کدوبن یک کلمه است که معنی آن یعنی بوته ی کدو و هم خانواده ی آن کدو ها
بوته ی کدو
ریشه ی بو ته ی کدو
گیاه کدو
ریشه کدو
بوته گل هستش
ریشه و بوته کدو
بوته کدو میشه
معصومه
ریشه کدو
ریشه کدو
بوته کدو
کدوبن
بوته گل
ساقه کدو
کدوبن یعنی بوته کدو
کلمات دیگر: