( سپه آرا ) سپه آرا. [ س ِ پ َه ْ ] ( نف مرکب ) سپه آرای آراینده سپاه. فرمانده ِ سپه. سپهسالار که سبب فر و شکوه لشکر بود :
به تیغ آن سپه آرای نیست خواهد شد
هر آن کسی که نماید بدین ملک عصیان.
عضد دولت یوسف سپه آرای عجم.
سپه آرای و مرد میدان است.
به تیغ آن سپه آرای نیست خواهد شد
هر آن کسی که نماید بدین ملک عصیان.
فرخی.
دوست میر مؤید پسر ناصر دین عضد دولت یوسف سپه آرای عجم.
فرخی.
پیش هفتاد صف بدعت ورسپه آرای و مرد میدان است.
سوزنی ( دیوان چ شاه حسینی ص 134 ).