قُل زدن.
قلیدن
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
قلیان کشیدن
1 - جوشیدن، قل زدن
2 - یکهو بیرون زدن ( خون از رگ، قیر از زمین، آب از چشمه . . . )
2 - یکهو بیرون زدن ( خون از رگ، قیر از زمین، آب از چشمه . . . )
قُلقُلیدَن = قل قل زدن.
قِلیدن = قل خوردن.
قِلیدن = قل خوردن.
کلمات دیگر: