۱- ( صفت ) منسوب به هند( و آن نسبت شاذی است درعربی ) : سیف هندوانی . ۲- ( اسم ) شمشیرهندی : زبان در میان دو لب چون نیامی که ناگه ازو بر کشی هندوانی . ( منوچهری )
هندوانی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
هندوانی. [ هَِ دُ / هَُ دُ ] ( ص نسبی ) هندی. از هندوستان. هندو. ( یادداشت مؤلف ) :
چو سوسن بود تیغ هندوانی
از او بارنده سیل ارغوانی.
دو دندان میان دو لب چون نیامی
که ناگه از او برکشی هندوانی.
چو سوسن بود تیغ هندوانی
از او بارنده سیل ارغوانی.
فخرالدین اسعد.
ابوصالح بن شعیب از زبان هندوانی به تازی ترجمه کرده است. ( مجمل التواریخ و القصص ). || شمشیر منسوب به هنود. ( منتهی الارب ) : دو دندان میان دو لب چون نیامی
که ناگه از او برکشی هندوانی.
منوچهری.
|| منسوب به ناحیه هندوان بلخ. ( سمعانی ).فرهنگ عمید
۱. ساخته شده در هند.
۲. (اسم ) [مجاز] شمشیری که در هند می ساخته اند: زبان در میان دو لب چون نیامی / که ناگه از او برکشی هندوانی (منوچهری: ۱۳۹ ).
۲. (اسم ) [مجاز] شمشیری که در هند می ساخته اند: زبان در میان دو لب چون نیامی / که ناگه از او برکشی هندوانی (منوچهری: ۱۳۹ ).
کلمات دیگر: