فرهختن. [ ف َ هَِ ت َ ] ( مص ) تربیت کردن و ادب آموختن و تأدیب نمودن. ( برهان ). ریاضت دادن. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
پی فرهختن این تند توسن
بر ابروی غضب چینی برافکن.
پی فرهختن این تند توسن
بر ابروی غضب چینی برافکن.
بوالمثل.
|| آویختن. ( برهان ). رجوع به فرهیختن شود.